تربت جام
تُرْبَتِجام، شهرستان و شهری در استان خراسان رضوی.
شهرستان تربت جام
این شهرستان با 185،8 کم 2 وسعت، در شمال غرب استان خراسان رضوی واقع شده، و از شمال به شهرستان سرخس، از شمال غرب به شهرستان مشهد، از غرب به شهرستان فریمان، از جنوب غرب به شهرستان تربت حیدریه، از جنوب به شهرستان تایباد، و از شرق و شمال شرق به کشورهای افغانستان و ترکمنستان محدود است ( فرهنگ...،چ 1384ش، 5؛ اطلس...، 108). تربت جام تا 1330ش یکی از بخشهای شهرستان مشهد از استان نهم (خراسان) به شمار میآمد و در همان سال به شهرستان ارتقا یافت ( فرهنگ، همانجا). این شهرستان براساس قانون تقسیمات کشوری در 1384ش، مشتمل بر 5 بخش به نامهای مرکزی، نصرآباد، صالحآباد، بوژگان (بوزجان) و پایین جام، 10 دهستان و 3 شهر به نامهای صالحآباد، نصرآباد و تربتجام است ( نشریه...، 21). براساس سرشماری 1375ش، جمعیت شهرستان تربتجام 349،210 تن بوده است (سرشماری...، شانزده).
شهرستان تربتجام دارای دو ناحیۀ کوهستانی و دشتی است (فرهنگ، همان چ، 6). بلندیهای شهرستان تربتجام بیشتر در جنوب غربی، مرکزی و شمال شهرستان است و کوههای بِزد (821،2 متر)، شاهنشین (117،2 متر) و بیبند (955،1 متر) از مهمترین ارتفاعات آنجا ست (همانجا). رود مرزی هریرود که بخشی از مرزهای ایران و افغانستان را تشکیل میدهد و همچنین جامرود که یکی از شاخابههای هریرود است، از مهمترین رودهای تربتجام به شمار میآیند (افشین، 2 / 319-320).
تربتجام آب و هوایی نیمهصحرایی، تابستانهایی گرم و خشک و زمستانهایی سرد دارد و از مناطق خشک و کم بارش است. بادهای محلی فَراه، 120 روزه و سیاه بوبک که هر یک در فصولی از سال میوزند، از دیگر ویژگیهای آب و هوایی این شهرستان است (جعفری، 287؛ فرهنگ، همان چ، 11، 19).
اقتصاد این شهرستان بر کشاورزی، دامداری و معدن استوار است. کشاورزی به سبب شرایط آب و هوایی رونق دارد و آب آن از رودخانهها و منابع آب زیرزمینی تأمین میشود. گندم، جو، ذرت و محصولات باغی از مهمترین فرآوردههای کشاورزی تربتجام است. دامداری و پرورش طیور نیز در این شهرستان به صورت صنعتی و سنتی رواج دارد. بخش معدن از دیگر منابع اقتصادی تربتجام است. زغال سنگ، سنگ نمک، بتونیت، سیلیس، سنگ ساختمانی، اندالوزیت، طلا و تنگستن از مهمترین کانیهایی است که از معادن این شهرستان استخراج میشوند. بخش صنعت در این شهرستان رشد کمتری دارد و بیشتر محدود به صنایع دستی میشود. قالیهای تربتجام با نقشهای کشمیری، شال، یعقوبخانی و ترکمنی از شهرت خاصی برخوردار است (فرهنگ، همان چ، 28، نیز چ 1363ش، 26).
شهر تربتجام: این شهر که مرکز شهرستان تربتجام است، در °35 و ´16 عرض شمالی و °60 و´ 37 طول شرقی و در ارتفاع 910 متری از سطح دریا واقع است (پاپلی، 142) و در سرشماری 1375ش دارای 102،65 تن جمعیت بوده است (سرشماری، چهل).
پیشینۀ تاریخی
منطقهای که امروزه تربت جام خوانده میشود، در منابع تاریخی و جغرافیایی نخستین سدههای اسلامی به صورت جام یا زام آمده است. علت تغییر نام آن به تربتجام به سبب وجود آرامگاه احمد جام، ملقب به ژندهپیل از عارفان سدۀ 6ق در آنجا بوده است. نخستین آگاهیها دربارۀ ناحیۀ جام به دورۀ فتوحات اسلامی در خراسان باز میگردد. به گزارش بلاذری، عبدالله بن عامر بن کریز در 29ق / 650م به روزگار خلافت عثمان در جریان پیشروی از فارس و کرمان به سوی خراسان، ابوسالم یزید بن جرشی را به ناحیۀ زام که در آن زمان از توابع نیشابور به شمار میرفت، گسیل داشت و وی آنجا را به جنگ گشود (ص 567- 568).
جغرافینویسان اسلامی تا دورۀ مغول عموماً جام را یکی از رستاقها یا کورههای تابع نیشابور به مرکزیت شهر بوزجان یاد کردهاند. اهمیت این ناحیه و مرکز آن در این دوره بیشتر بهسبب عبور راه نیشابور بههرات از آنجا بوده است (ابن رسته، 171، 172؛ اصطخری، 297؛ مقدسی، 300، 319). مؤلف حدودالعالم پوژگان را شهرکی با کشت و برز بسیار که در آنجا کرباس بافته میشده، توصیف کرده است (ص 91). اما این دسته از منابع اشارهای به وضع شهر یا روستای جام ندارند. وضعیت شهر یا روستای جام تا دورۀ ظهور و گسترش فعالیتهای شیخ احمد جام در منطقۀ جام و در مراحل بعد، تشکیل سلسلۀ مشایخ و بناهای وابسته به خانقاه احمد جام در آنجا، چندان روشن نیست.
یاقوت مقارن با حملۀ مغول به خراسان، زام را یکی از کورههای نیشابور با 180 روستا به مرکزیت بوزجان نوشته است (2 / 909). بهگزارش همو، بوزجان شهرکی بر سر راه نیشابور به هرات بودهاست که با نیشابور 4مرحله، و با هرات 6 مرحله فاصله داشته است و از آنجا گروه کثیری از دانشمندان برخاستهاند (1 / 756).
اگرچه در ذکر هجومهای مغولان به ایران، از جام و نواحی آن نامی به میان نیامده است، اما این ناحیه نیز میبایست چون دیگر نواحی خراسان از حملۀ مغول آسیبهای بسیاری دیده باشد؛ ولی در دورههای بعد آبادانی و شکوفایی گذشتۀ خود را بازیافته، و محصولات کشاورزی آن افزایش یافته است (نک : حمدالله، 153-154؛ پتروشفسکی، 1 / 155-157).
تا سدۀ 7ق بوزجان همچنان مرکز ولایت جام بود، اما با برآمدن شیخ احمد جام ژندهپیل (441-536ق / 1049-1142م) و تأسیس خانقاه، تحولی در این منطقه روی داد و بوزجان به تدریج مرکزیت خود را از دست داد و تربت شیخ جام جای آن را گرفت. در دورۀ حکومت ایلخانیان، منگوقاآن به پاس خدمات خاندان کرت، حکومت ولایتهای جام، باخرز، هرات، پوشنگ و مناطق دیگر را به ملک شمسالدین محمد (حک 643-676ق) واگذارد (اقبال، 368).
در 696ق / 1297م میان سپاهیان غازان و امیر نوروز، فرمانده اردوی مغول در خراسان، در جام نبردی درگرفت که سرانجام امیر نوروز به دست دانشمند بهادر، فرمانده سپاه غازان شکست خورد و کشته شد (رشیدالدین، 107-116؛ سیفیهروی، 421-429). در 719ق / 1319م، یسور از شاهزادگان مغول، به جام حمله برد و خواستار ملاقات با شیخالاسلام شهابالدین جام از مشایخ شهر شد، اما شیخ نپذیرفت و در تربتجام به قلعهای پناه برد. لشکریان شاهزاده یسور، آن قلعه را محاصره کردند و بسیاری از مدافعان قلعه را کشتند (عبدالرزاق، 1 / 80- 85؛ حافظ ابرو، ذیل...، 151-154).
در حدود سال 738ق / 1337م سربداران بخشهای بزرگی از خراسان از جمله جام را به تصرف درآوردند (ابنبطوطه، 397؛ دولتشاه، 280). ابنبطوطه، سیاح سدۀ 8ق / 14م در شرح مشاهداتش از شهر جام ــ که در مسیر خود از هرات وارد آنجا شده بود ــ آن را شهری متوسط و زیبا با باغها و درختان از جمله درختان توت بسیار و چشمههای فراوان توصیف کرده است؛ به گزارش او در این شهر ابریشم بسیار تولید میشده است. او همچنین به ملاقات خود با شهابالدین احمد جامی، از نوادگان شیخ احمد جام اشاره کرده است. به گفتۀ او شهابالدین احمد جامی مردی ثروتمند و دارای مکنت فراوان بوده، و ادارۀ شهر را برعهده داشته، و از پرداخت مالیات دیوانی نیز معاف بوده است (ص 400).
ازدیاد قدرت و منافع سیاسی و اقتصادی مشایخ جام در نیمۀ دوم سدۀ 8ق، آنان را درگیر قدرت و تحرکات سیاسی منطقه کرده بود، چنانکه در 752ق / 1351م خواجه معینالدین جامی از اشراف و مشایخ جام، بهرغم پیوند نسبی که با ملک معزالدین حسین کرت داشت، با امیر غَزغَن، حاکم ماوراءالنهر رابطۀ پنهانی برقرار ساخت و از ملک معزالدین بدگویی کرد که منجر به بروز جنگ میان این دو امیر شد (اسفزاری، 2 / 13-16؛ میرخواند، 4 / 810- 811؛ نیز نک : امام، 19).
در جریان لشکرکشی امیرتیمور گورکانی به خراسان در 782ق / 1380م، جام به تصرف او درآمد (شرفالدین، 350). لشکرکشیها و دیدارهای مکرر تیموریان از جام و زیارت مرقد شیخ احمد جام (حافظ ابرو، زبدة...، 1 / 113، 2 / 715) و تکریم مشایخ و بزرگان جام را میتوان سیاست کلی تیموریان در جلب افکار عمومی، برای مقابله با حکومتگران محلی مانند آل کرت دانست (منز، 23-24). در این دوره فعالیتهای عمرانی در این ولایت صورت گرفت که از جملۀ آن میتوان به ساخت «خانقاه مسافر پناه» اشاره کرد (نک : خواندمیر، 165). از دیگر فعالیتهای عمرانی در این دوره ساخت بقعۀ شیخ جام است که در 733ق / 1333م برپا شد. در دورۀ شاهرخ میرزا ساخت بناها و عمارتها نیز گسترش یافت. این عمارتها شامل گنبدخانه، خانقاه، مدرسه و چند مسجد از جمله مسجد کرمانی، رواق و جامع است. تیمور در سمت شمالی این محوطه طرح خانقاهی ریخته بود که چیزی از آن باقی نمانده است (قیصری، 68- 85؛ پیندر ویلسن، 751-754).
حافظ ابرو در سدۀ 9ق / 15م ولایت جام را از توابع و نواحی هرات برشمرده که در آن انواع میوه به عمل میآمده، و آب آن از رودخانه و کاریز تأمین میشده است و از قرای مشهور آن به بوزجان که دارای دیوار بوده، و تربت که مزار شیخ جام در آن بوده، و بازاری نیز داشته، اشاره کرده است (تاریخ، 40-41).
جام در دورۀ صفویه یکی از منزلگاههای مهم بر سر راههای ارتباطی خراسان و نواحی شرقی آن بود و به همین سبب از نظر سیاسی و نظامی نیز اهمیت یافت. این ناحیه در دورۀ شاه طهماسب صفوی توسط طایفۀ ذوالقدر، از قزلباشان اداره میشد (اسکندربیک، 1 / 153؛ مستوفی، 98). در این دوره ازبکها در حمله به خراسان، بارها جام و نواحی آن را چپاول کردند(نیز نک : اسکندربیک، 1 / 88 -91، 152-154؛ روملو، 274- 279). مقابلۀ امیران قزلباش با ازبکها در مسائل فرهنگی و جمعیتی این شهر بیتأثیر نبود. همچنین در این دوره مستنصربالله، امام وقت اسماعیلیان، شخصی به نام ملاعبدالرحمان را برای دعوت مردم به این فرقه به جام فرستاد (فدایی، 133).
در دورۀ حکومت شاه عباس اول صفوی با برقراری امنیت در خراسان، اقدامات عمرانی در این منطقه صورت گرفت و برخی بناهای شهر تربت جام تعمیر گردید (نک : مشکٰوتی، 84). به گزارش میرزا رفیعا، میزان پرداخت مالیات جام به حکومت مرکزی، حدود 682،1 تومان و 200 دینار بوده است، همچنین ملازمان حاکم آن شهر در آن دوره حدود 500 تن بودهاند (ص 79). در 1128ق / 1716م، عبداللهخان افغان به جام حمله کرد و آن را تصرف نمود (مرعشی، 21). نادر افشار در 1143ق / 1730م برای تسخیر هرات، ولایت جام را به پایگاه سپاهیان خود بدل کرد (محمدکاظم، 1 / 168-171). در 1149ق نادرشاه پس از سرکوب شورش علیمراد بختیاری، 10 هزار تن از طوایف بختیاری را به ولایت جام کوچاند (استرابادی، 280-283؛ محمدکاظم، 2 / 475-477).
زینالعابدین شیروانی در اواسط سدۀ 13ق جام را شهری نیمهویران با هزار خانه و 20 روستا از توابع هرات توصیف کرده است (ص 227). در 1247ق / 1831م هنگامیکه عباس میرزا نایبالسلطنه برای تسخیر هرات به خراسان لشکر کشیده بود، از روابط پنهانی محمدخان قرایی با کامران میرزا حاکم هرات آگاه شد. از اینرو، با سپاهیانی وارد جام شد و محمدخان قرایی را از منصب خود برکنار کرد و ابراهیمخان هزاره را به جای او برگماشت (سپهر، 1 / 473-487). اعتمادالسلطنه تربت جام را شهری با هوای معتدل که کشتزارهای آن از آب رودخانه و یک رشته کاریز آبیاری میشد، وصف کرده است. به نوشتۀ او تربتجام در آن زمان دارالحکومۀ ناحیۀ جام بوده است و محمدابراهیمخان، سردار قاجار بر آن حکومت داشته است. در همین زمان، تربتجام 300 خانوار جمعیت داشته است که بیشتر آنان سنیمذهب بودهاند (4 / 1985).
از رویدادهای تربتجام تا سالهای اشغال ایران توسط متفقین در 1320ش ــ که مقارن با شورش صولتالسلطنه هزاره در خراسان بود ــ گزارشهای روشنی در دست نیست. در جریان این شورش تربتجام بهدست صولتالسلطنه افتاد که سرانجام در زمستان همان سال با گسیل نیروهایی به خراسان این شورش سرکوب شد (بیات، 33- 38، 57).
مآخذ
ابن رسته، احمد، الاعلاق النفیسة، به کوشش دخویه، لیدن، 1309ق / 1891م؛ ابن بطوطه، رحلة، به کوشش طلال حرب، بیروت، 1407ق / 1987م؛ استرابادی، محمد مهدی، جهانگشای نادری، به کوشش عبدالله انوار، تهران، 1341ش؛ اسفزاری، محمد، روضات الجنات، به کوشش محمدکاظم امام، تهران، 1339ش؛ اسکندربیک منشی، عالم آرای عباسی، به کوشش محمداسماعیل رضوانی، تهران، 1377ش؛ اصطخری، ابراهیم، ممالک و مسالک، ترجمۀ محمد بن عبدالله تستری، به کوشش ایرج افشار، تهران، 1373ش؛ اطلس گیتاشناسی استانهای ایران، تهران، 1383ش؛ اعتمادالسلطنه، محمدحسن، مرآةالبلدان، به کوشش عبدالحسین نوایی و هاشم محدث، تهران، 1367ش؛ افشین، یدالله، رودخانههای ایران، تهران، 1373ش؛ اقبال آشتیانی، عباس، تاریخ مغول، تهران، 1347ش؛ امام، محمدکاظم، تعلیقات بر روضات الجنات (نک : هم ، اسفزاری)؛ بلاذری، احمد، فتوح البلدان، به کوشش عبدالله انیس طباع و عمر انیس طباع، بیروت، 1407ق / 1987م؛ بیات، کاوه، صولتالسلطنۀ هزاره و شورش خراسان، تهران، 1370ش؛ پاپلییزدی، محمدحسین، فرهنگ آبادیها و مکانهای مذهبی کشور، مشهد، 1367ش؛ پتروشفسکی، ا.پ.، کشاورزی و مناسبات ارضی در ایران عهد مغول، ترجمۀ کریم کشاورز، تهران، 1344ش؛ جعفری، عباس، دایرةالمعارف جغرافیایی ایران، تهران، 1379ش؛ حافظ ابرو، تاریخ (بخش جغرافیای خراسان)، به کوشش درتئا کراوولسکی، ویسبادن، 1982م؛ همو، ذیل جامع التواریخ رشیدی، به کوشش خانبابا بیانی، تهران، 1350ش؛ همو، زبدة التواریخ، به کوشش کمال حاجسیدجوادی، تهران، 1372ش؛ حدودالعالم، به کوشش منوچهر ستوده، تهران، 1362ش؛ حمدالله مستوفی، نزهة القلوب، به کوشش گ. لسترنج، لیدن، 1331ق / 1913م؛ خواندمیر، غیاثالدین، مآثر الملوک، به کوشش هاشم محدث، تهران، 1372ش؛ دولتشاه سمرقندی، تذکرة الشعراء، به کوشش ادوارد براون، لیدن، 1318ق / 1900م؛ رشیدالدین فضلالله، تاریخ مبارک غازانی، به کوشش کارل یان، هارتفرد، 1358ق / 1940م؛ روملو، حسن، احسن التواریخ، به کوشش عبدالحسین نوایی، تهران، 1357ش؛ زینالعابدین شیروانی، بستان السیاحة، تهران، 1315ق؛ سپهر، محمدتقی، ناسخ التواریخ، به کوشش جمشید کیانفر، تهران، 1377ش؛ سرشماری عمومی نفوس و مسکن (1375ش)، نتایج تفصیلی، شهرستان تربت جام، مرکز آمار ایران، تهران، 1376ش؛ سیفیهروی،سیف،تاریخ نامۀ هرات، بهکوشش محمد زبیر صدیقی، کلکته،1364ق / 1943م؛ شرفالدینعلی یزدی، ظفرنامه، بهکوشش عصامالدین اورونبایف،تاشکند، 1972م؛ عبدالرزاق سمرقندی، مطلع سعدین، به کوشش عبدالحسین نوایی، تهران، 1372ش؛ فدایی خراسانی، محمد، تاریخ اسماعیلیه یا هدایت المؤمنین الطالبین، به کوشش الکساندر سیمیونف، تهران، 1362ش؛ فرهنگ جغرافیایی آبادیهای کشور، ادارۀ جغرافیایی ارتش، تهران، 1363ش، ج 44؛ همان، استان خراسان رضوی، شهرستان تربتجام، تهران، 1384ش؛ قیصری، ابراهیم، «تربتجام و تایباد»، فرهنگ ایران زمین، به کوشش ایرج افشار، تهران، 1361ش، شم 25؛ محمدکاظم، عالم آرای نادری، به کوشش محمدامین ریاحی، تهران، 1364ش؛ مرعشی صفوی، محمدخلیل، مجمع التواریخ، به کوشش عباس اقبال آشتیانی، تهران، 1362ش؛ مستوفی، محمدحسن، زبدة التواریخ، به کوشش بهرام گودرزی، تهران، 1375ش؛ مشکوٰتی، نصرتالله، فهرست بناهای تاریخی و اماکن باستانی ایران، تهران، 1349ش؛ مقدسی، محمد، احسن التقاسیم، به کوشش دخویه، لیدن، 1906م؛ منز، ب. ف.، برآمدن و فرمانروایی تیمور، ترجمۀ منصور صفتگل، تهران، 1377ش؛ میرخواند، محمد، روضة الصفا، به کوشش عباس زریاب، تهران، 1373ش؛ میرزا رفیعا، تذکرة الملوک، به کوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، 1332ش؛ نشریۀ عناصر و واحدهای تقسیمات کشوری، وزارت کشور، تهران، 1384ش؛ یاقوت، بلدان؛ نیز: